بررسی ابعاد ۳۳ سال رهبری حضرت آیت الله خامنهای/ خاطرهای که رهبر انقلاب درخواست کردند نقل نشود
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۷۲۹۸۴
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، سیوسومین سالگشت زعامت حضرت آیتالله خامنهای روز ۱۵خرداد به پایان رسید و دوران رهبری ایشان وارد سیوچهارمین سال خود شد. یکی از ویژگیهای مهم رهبری نظام توسط حضرت آیتالله خامنهای را در توسعه کارکرد نهادهای انقلابی عنوان داشتهاند؛ به نحوی که همزمان با پایان جنگ و آغاز دوره جدید انقلاب، سازمانها و ساختارهای انقلابی توسعه یافتند و ماموریتهای تازهای در داخل و خارج از کشور پیدا کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین رابطه روزنامه صبح نو در گفتوگو با مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی و پژوهشگر حوزه تاریخ، درباره ابعاد مختلف عصر رهبری حضرت آیت الله خامنهای به گفتوگو پرداخته است.
ویژگی بارز دوران زعامت رهبر انقلاب چه بوده که این دوران را با پیش از سال ۱۳۶۸ متفاوت میکند؟
از زمان پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی یکی از دغدغههایی که همواره در بین همه دلسوزان نظام و انقلاب در داخل و خارج از کشور وجود داشت و همچنین بزرگ ترین نقطه امیدی که دشمنان نظام در ذهن و فکرشان روی آن حساب میکردند، فقدان امام خمینی(ره) بود. نگرانی جدی این بود که اگر امام روزی نباشند، چه خواهد شد و در مقابل، دشمنان روزشماری میکردند که امام، روزی نباشند و تصور میکردند که اگر ایشان نباشند، انقلاب هم به نقطه پایانی خود خواهد رسید. مهم ترین اتفاقی که با آغاز زعامت حضرت آقا رخ داد، این بود که امیدعلاقهمندان به انقلاب در داخل و خارج از کشور، دوباره قوت گرفت و چراغ امیدشان مجددا روشن شد و دشمنان انقلاب نیز دوباره دچار یاس و سرخوردگی شدند. این موضوع مهمی بود که با آغاز رهبری حضرت آقا اتفاق افتاد و هر چه زمان میگذشت، نقش ایشان در قوت گرفتن امید علاقهمندان و مایوس شدن دشمنان، فزونی پیدا میکرد. مهم ترین ویژگی دوران زعامت حضرت آقا این بود که انقلاب امتداد پیدا کرد. با توجه به عظمتی که حضرت امام داشت، پر کردن خلا حضور ایشان کار بسیار دشواری بود. با انتخاب حضرت آقا اجازه داده نشد که خلا وجودی حضرت امام احساس شود.
از طرف دیگر یکی از ویژگیهای مهم دوران رهبری رهبر انقلاب، توسعه یافتن ابعاد کارکردی نهادهای انقلابی بود. این موضوع جزء اقتضائات انقلاب بود. ارتحال امام تقریبا با پایان جنگ همزمان بود و کشور، از شرایط جنگی خارج شده و دوران بازسازی را آغاز کرده بود. شرایط کشور به خاطر تحمیل خسارات جنگ، بسیار متفاوت بود و در این میان نهادها و دستگاههای کشور متناسب با شرایط، وارد حوزههای جدید شدند.
یکی از جلوههای توسعه یافتن کارکرد نهادهای انقلابی، خود را در نظریه پنج مرحله ای رهبر انقلاب درباره هدف غایی انقلاب اسلامی نشان داد که از مرحله انقلاب اسلامی آغاز میشد و در نهایت به مرحله تمدن اسلامی میرسید. در این باره توضیح بفرمایید.
یکی از اقدامات مهمی که حضرت آقا در مقاطع مختلف انجام دادند، تولید فکر و نظریهپردازی برای تداوم انقلاب بود. چون در کشور مجموعهای برای تولید فکر و نظریه پردازی وجود نداشت، رهبر انقلاب شخصا به تولید اندیشه پرداختند و اگر این اتفاق نمیافتاد، کشور دچار ایستایی و توقف فکری و نظری میشد. در طول ۳۳سال اخیر یکی از حرکات و اقدامات مهمی که حضرت آقا صورت دادهاند، تولید ادبیات و اندیشه متناسب با شرایط پس از جنگ بوده است. یکی از این ایده پردازیها، مرحلهبندیای بود که حضرت آقا برای انقلاب داشتند. این نظریهپردازی در نوع خود، افقهای جدیدی برای فعالیت در کشور به وجود آورد. الان ما همچنان در مرحله دولت اسلامی هستیم و عبور از مراحل دیگر، دشواریهایی دارد که هر کدام نیازمند کار نظری گسترده و فشرده است.
برای رسیدن به مرحله غایی که تمدن اسلامی است، رهبر انقلاب بیشتر روی چه مولفهها و ابزارهایی تاکید دارند؟
البته ما دومرحله اول یعنی انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را پشت سر گذاشتهایم و در مرحله دولت اسلامی قرار داریم. البته عبور از مراحل بعدی یعنی دولت اسلامی(ورای دولت مجریه و به معنای تمامیت حاکمیت)، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی نیازمند برخی توضیحات نظری است، بدین معنا که باید معلوم شود آیا این مراحل، خطیاند یعنی فرضا برای رسیدن به جامعه اسلامی، باید از دولت اسلامی عبور شود یا اینکه میشود این مراحل را توامان دنبال کرد. اینها بحثهایی است که به کارهای اندیشهای مفصل نیاز دارد. برای تحقق مرحله دولت اسلامی، به یک سری بخشهای سختافزاری مثل ساختارها و یک سری بخشهای نرم افزاری مثل اندیشه و محتوا نیاز داریم. در واقع نرمافزار، مکتب نظری و عملی حضرت امام است که مانند رایانه، برنامهنویسان باید این مکتب نظری و عملی را در سیستم عاملهای مختلف به اجرا درآوردند. اندیشههای امام و بیانیه گام دوم انقلاب باید در برنامههای کشور جاریوساری شود که متاسفانه تا الان، آنطور که بایدوشاید جاری نشده است. تدوین سند هفتم توسعه کشور زمان بسیار مهمی است که دستاندرکاران و برنامهنویسان با توجه به اندیشههای امام و بیانیه گام دوم(نرمافزار)، یک برنامه کاربردی و عملیاتی بنویسند.
یکی از شبهاتی که در خصوص دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای مطرح میشود، حذف جریان موسوم به چپ از عرصه سیاسی و حاکمیت مطلق جریان راست بر امورات کشور از جانب اصلاح طلبان رادیکال است. این شبهه تا چه اندازه با واقعیت عینی مطابقت دارد؟
برای پاسخ به این شبهه، حرف برای گفتن زیاد است. اولا اینکه حضرت آقا از همان ابتدای شروع زعامتشان به صورت واقعی و عملیاتی تلاش کردند تا طیفهای مختلف از جمله جریان موسوم به چپ -علیرغم رفتار و موضع نامناسبی که این جریان قبل از رهبری، با حضرت آقا داشتند- را جذب کنند. به طور مثال حضرت آقا در آغاز رهبریشان، همزمان که آقای ناطق نوری را به عنوان رئیس دفتر بازرسی خود انتخاب کردند، آقای موسوی خوئینیها را نیز به عنوان مشاور سیاسی خود انتخاب کردند. حضرت آقا حتی میرحسین موسوی را به نوعی در حلقه مشاوران خود به کار گرفتند و در موضوعات مهم، نظرات ایشان را میگرفتند. حتی در یک مقطعی آقای مهندس موسوی با نظر حضرت آقا، در جلسات شورای عالی امنیت ملی شرکت میکرد.
با اینکه مسوولیتی هم در آن دوران نداشت؟
بله؛ سمت نداشت. یا مثلا به آقای کروبی گفته شد که به دفتر آقا بیاید که البته خود آقای کروبی قبول نکرد. در دهه هفتاد تشکلهایی مثل جامعه روحانیت مبارز، مجمع روحانیون مبارز و کارگزاران سازندگی ملاقاتهای مختلفی با حضرت آقا داشتند. در یکی از این ملاقاتها، اعضای مجمع روحانیون به آقا گفتند که یک جریانی میخواهد شما را به نفع خود مصادره کند که حضرت آقا در جواب گفته بودند که اینطور نیست و شما(مجمع) هم مرا از خود بدانید. اما آنچه در صحنه عمل رخ داد این بود که این جریان، خودش از رهبری فاصله گرفت. جریانی که در زمان حضرت امام، اوامر ارشادی برای امام قائل نبود و همه نظرات امام را امر مولوی تفسیر می کرد، چه اتفاقی افتاد که وقتی فرد دیگری ولیفقیه شد، به یکباره نگاهش به جایگاه ولایت فقیه تغییر و در موضوعات مختلف، با حضرت آقا همراهی نکرد. بعد از فتنه ۸۸، حضرت آقا از تعبیر «جذب حداکثری» استفاده کردند و جذب حداکثری، شیوه همیشگی ایشان در تمام دوران رهبری بوده است. اگر کسانی از انقلاب فاصله گرفتند، به خاطر دفع از ناحیه رهبری نبوده است بلکه خودشان با اقداماتی، از قطار انقلاب پیاده شدند.
مهندس موسوی تا ماهها بعد از فتنه ۸۸، علیرغم همه اقداماتی که انجام داده بود، اما هیچ گاه عذرش از مجمع تشخیص مصلحت نظام خواسته نشد. همین الان آقای احمدی نژاد با همه زاویههایی که پیدا کرده، اما همچنان عضو مجمع تشخیص است. سعه صدر حضرت آقا قابل توجه است. در روزنامههای اطلاعات و کیهان هم شما می بینید که نمایندگان حضرت آقا حضور دارند اما مشی مدیران مسوول این دو روزنامه کاملا با همدیگر، متفاوت است. چتری که رهبری گسترانده، بسیار وسیع است که همه سلایق را دربرمیگیرد و کسانی که ذیل این چتر باقی نماندند، مشکل از خودشان بوده است.
شبهه دیگری که درباره رهبر انقلاب مطرح میشود، نحوه انتخاب ایشان به عنوان رهبری نظام است. برخی به دروغ مدام این شبهه را مطرح میکنند که اگر نقلقول خاطره تایید رهبری حضرت آیتالله خامنهای توسط حضرت امام از جانب آقای هاشمی نبود، فضا طور دیگری می شد. این گزاره تا چه اندازه واقعیت دارد؟
چند نکته باید گفته شود؛ اولا، آن زمانی که بحث رهبری شورایی مطرح بود، تقریبا همه اعضای خبرگان از حضرت آقا به عنوان یکی از اعضای شورای رهبری نام میبردند. تقریبا پیشنهادی نبود که حضرت آقا به عنوان یکی از اعضای رهبری شورایی، مطرح نباشد. بنابراین حضرت آقا شرایط و موقعیت و ویژگیهایی داشتند که سلایق مختلف در مجلس خبرگان، درباره عضویت ایشان در شورای رهبری اجماع داشتند. ثانیا، زمانی که بحث رهبری فردی مطرح شد و قبل از بیان آن خاطره، رهبری حضرت آقا پیش کشیده شده بود. در حقیقت وقتی آن خاطره بیان شد، موقعی بود که حضرت آقا داشتند برای پذیرفتن رهبری مقاومت میکردند. امام چندین بار بحث رهبری آقا را مطرح کرده بودند...
یعنی بر همه اعضای خبرگان روشن بود که نظر حضرت امام روی رهبری حضرت آقا بوده است؟
تعداد کسانی که میدانستند محدود بود چون خود حضرت آقا درخواست کرده بودند که این خاطره نقل نشود. میتوانیم اینگونه بگوییم که مهمترین شخصی که در زعامت حضرت آقا نقش داشت، خود حضرت امام بود. بیان آن خاطره در زعامت حضرت آقا حتما موثر بود اما حضرت امام در مقایسه با آن خاطره، در زعامت حضرت آقا نقش مهم تری داشتند. کسانی که خاطره را نقل کردند، وظیفه خود را ایفا کردند.
به عنوان بحث پایانی! نقش رهبر انقلاب در مدیریت بحرانهای کشور در طول ۳۳ سال گذشته را چگونه میبینید؟
در طول سیوسالی که از رهبری حضرت آقا میگذرد، نقشآفرینی ایشان در پیشگیری از ورود کشور به بحران، یا مدیریت بحران بیبدیل بوده است. در طول این مدت، ما حداقل با دو مورد مواجه بودیم که داشت کشور را وارد جنگ میکرد که در هر دو مورد، رهبری مانع شدند. در سال ۶۹ و پس از حمله صدام به کویت، جریان موسوم به چپ به یکباره طرفدار صدام شد و ایدهاش این بود که ما باید کنار صدام، در مقابل آمریکا بایستیم. این جریان کشور را برای دفاع از صدام، تحت فشار قرار داد. در آن مقطع مسوولان نظام و در راسشان حضرت آقا، مانع ورود کشور به عرصه جنگ شدند. در سال ۷۷ و پس از حمله طالبان به کنسولگری ایران در مزارشریف، مجددا جریان چپ که در آن زمان سکاندار کشور بود و اکثریت اعضای شورایعالی امنیت ملی(از جمله ریاست شورا) دست همین آقایان بود، تصویب کرد که ایران وارد جنگ با طالبان شود. در این مورد هم حضرت آقا مانع از ورود ایران به جنگ شد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: رهبر انقلاب امام خمینی رهبری حضرت آیت الله خامنه ای رهبری حضرت آقا دولت اسلامی رهبر انقلاب دوران رهبری حضرت آقا حضرت آقا حضرت امام آن خاطره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۷۲۹۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوانان باید از منطق سیاستها و رفتار نظام با خبر باشند | آنها بدانند چرا حاضر به ایجاد روابط با برخی کشورها نیستیم | دانشآموزان را از خطرها و دشمنیها آگاه کنید
رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز معلم در دیدار هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، تکریم و تشکر از معلم را وظیفه فرد فرد ملت خواندند و با اشاره به اینکه آموزشوپرورش از لحاظ اهمیت و تأثیرگذاری با هیچ دستگاه دیگری قابل مقایسه نیست، افزودند: هویتسازی نسل نوجوان و جوان و ایجاد شوق و امید در او، تحول مستمر، توانمندسازی مادی و غیرمادی معلمین، حمایت از مراکز تربیت معلم، تقویت معاونت پرورشی و الگوسازی در جامعه معلمین، مهمترین سرفصلهای کاری آموزشوپرورش است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای همچنین گسترش تظاهرات حمایت از ملت فلسطین در آمریکا و کشورهای دیگر را نشانه استمرار اولویت مسئله غزه در افکار عمومی جهان خواندند و تأکید کردند: جنایات رژیم صهیونیستی و همدستی آمریکا با او، حقانیت مواضع نظام و ملت ایران را در نفی رژیم اشغالگر و بدبینی به آمریکا اثبات کرد و همه بدانند هیچ راه حلی برای حل مسئله فلسطین جز بازگشت این سرزمین به صاحبان مسلمان، یهودی و مسیحی آن وجود ندارد و روابط با رژیم صهیونیستی و عادیسازی، مشکلی را حل نخواهد کرد.
ایشان با تبریک روز معلم به جامعه عزیز معلمان به عنوان پرورشدهندگان فضیلت و سازندگان آینده کشور، گفتند: توجه و احترام همگانی به معلمان، باعث ایجاد جاذبه بیشتر برای این شغل شریف، ارتقای سطح جامعه معلمین و در نتیجه، ارتقای کشور میشود و لازم است رسانهها و صاحبان تریبونهای عمومی در زمینه تبیین جایگاه معلم و ضرورت تمجید از او، فعال شوند.
رهبر انقلاب علت متفاوت بودن اهمیت آموزشوپرورش با دیگر دستگاهها را تربیت منابع انسانی برشمردند و گفتند: همه دستگاهها بکارگیرنده نیروی انسانی هستند، اما آموزشوپرورش، پرورشدهنده منابع انسانی است.
حضرت آیتالله خامنهای معلمان فعال را هویتسازان نسل نوجوان و جوانان دانستند و گفتند: هر حرف و رفتار و موضعگیری و حتی اشاره معلم در شخصیتسازی نسل نو تأثیر دارد.
ایشان وجود نیروی انسانی خوب را غیرقابل مقایسه با منابع و سرمایههای طبیعی خواندند و گفتند: پیشرفت، امنیت، سلامت، علم و تحقق همه ارزشهای انسانی و اسلامی در کشور در گرو وجود نیروی انسانی مناسب است که این کار عظیم برعهده آموزشوپرورش است.
حضرت آیتالله خامنهای سخنان وزیر آموزشوپرورش در این دیدار را خوب ارزیابی کردند و افزودند: بحمدالله برخی نکاتی که در سالهای گذشته بیان کردهایم در مسیر اجرا قرار گرفته است.
رهبر انقلاب در تبیین سرفصلهای مهم آموزشوپرورش، اجرای سند تحول را مهمترین خواندند و گفتند: از انفعال و کمتوجهی به این سند در سالهای گذشته، ضرر کردیم، اما بازنگریِ در حال نهایی شدن این سند و تدوین نقشهراه اجرایی آن خبر خوبی است که ترمیم سند تحول با استفاده از نخبگان داخل و خارج آموزشوپرورش، باید مستمر ادامه یابد.
«توانمندسازی»، سرفصل دومی بود که حضرت آیتالله خامنهای در باب وظایف آموزشوپرورش مطرح کردند.
ایشان گفتند: توانمندسازی معیشتی و مادی معلمان همیشه مورد تأکید بوده و اکنون نیز هرچه ممکن است باید در این زمینه تلاش شود.
رهبر انقلاب افزودند: توانمندسازی، اما محور دیگری هم دارد و آن قوامیافتگی کار «معلمی» است؛ یعنی معلم از نیروی معنوی و عشقی که در وجود هر انسانی به تعلیم و تربیت وجود دارد، استفاده کند و با بهرهمندی از ملزومات، نیازها و تجربیات، شغل پرمرتبت معلم را قوام و استواری و استحکام دهد.
ایشان در همین بحث، نیت، روحیه، انگیزه و درک حقیقی از «معلمی» را لازمه پرورش نسل نو دانستند و افزودند: معلمی صرفاً با کلاس و تدریس محقق نمیشود.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین تقویت مراکز تربیت معلم را لازمه دستیابی جامعه معلمین به سطح تراز خواندند و افزودند: دانشگاه فرهنگیان و دیگر مراکز تربیت معلم باید کاملاً تقویت شوند.
سرفصل سومی که رهبرانقلاب به تبیین پرداختند، اهمیت و لزوم تقویت معاونت پرورشی بود. ایشان گفتند: در برههای عدهای میگفتند معاونت پرورشی لازم نیست و خود معلم در کنار تعلیم وظیفه پرورش را هم انجام میدهد؛ البته این حرف درست است، اما صرف توجه معلم به مسائل پرورشی کافی نیست و باید مجموعهای، متولی این مسئله بسیار مهم باشد.
حضرت آیتالله خامنهای، جلوگیری از ایجاد و شیوع آسیبهای اجتماعی را جزو توقعات از جوانان خواندند و گفتند: مقدمه و شرط تحقق این مهم آن است که در خود مدارس آسیبهای اجتماعی وجود نداشته باشد که این جزو وظایف معاونت پرورشی است.
تبیین صحیح مسائل بنیادی کشور و نظام برای نوجوانان و جوانان، وظیفه دیگر معاونت پرورشی بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: اگر میلیونها جوان و نوجوان، مصالح بنیادی و مسائل اساسی کشور را بشناسند، از جبهه دوست و دشمن آگاه باشند و در مقابل اهداف دشمنان ملت واکسینه شوند، سرمایهگذاری عظیم رسانهای و سیاسی دشمنان نتیجهای نخواهد داد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: دانشآموزان، جوانان و نوجوانان باید از منطق و عقلانیت سیاستها و رفتار نظام باخبر باشند و بدانند پشت شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیلِ» ملت چه منطقی نهفته است و چرا ایران حاضر به ایجاد روابط با برخی کشورها و دولتها نیست.
رهبر انقلاب در سرفصلی دیگر با تأکید بر اهمیت ثبات مدیریتی در آموزش و پرورش، تغییرات کوتاهمدت مدیریتی را موجب به ثمر نرسیدن کارهای اساسی دانستند و گفتند: بنده در مدیریتهای سطح بالا تا متوسط تأکید بر ثبات دارم تا بتوان برنامهها و کارهای مهم را دنبال کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به وجود الگوهایی برای اقشار در صنوف مختلف جامعه، الگوسازی و معرفی نمونههای برتر معلمان را ضروری و شوقآفرین خواندند و افزودند: آموزش و پرورش باید الگوهای موفقی همچون معلمی که خوب تدریس میکند یا سالهای طولانی از عمر خود را صرف تدریس کرده است، یا رنج رفت و آمد به مناطق دشوار برای تدریس به دانشآموزان را به جان خریده است، شناسایی، و این معلمان را به عنوان قهرمانان تعلیم و تربیت معرفی کند.
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان و در بیان انتظارات از جامعه معلمان، معلم را نه فقط آموزنده علم بلکه پرورنده هویت دانشآموز خواندند و گفتند: معلم میتواند تواناییهای بالقوه و استعدادهای دانشآموز را همچون استخراج طلا و نقره از معدن، کشف و بالفعل کند؛ بنابراین معلم باید در کنار علمآموزی، انگیزه، همت، اعتماد به نفس و شوق به درس و کار هم به دانشآموز بدهد تا ظرفیتهای درونی او شکوفا شود.
«دادن نگاه ملی به دانشآموز» انتظار دیگری بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: نگاه ملی یعنی دانشآموز بداند که تحصیل و کلاس درس قطعهای از حرکت عمومیِ پیشرفت و جزیی از ماشین عظیم پیشبرنده کشور و نظام است، بنابراین لازم است دانشآموزان را با افتخارات ملی، داشتههای کشور، پیروزیهای ناشی از راههای درست، آشنا و همچنین از خطرها و دشمنیها آگاه کنید.
ایشان امیدآفرینی را وظیفه دیگر معلمان دانستند و افزودند: امید تضمینکننده آینده کشور است و اگر کسی امید را در دل و جان جوان و نوجوان برانگیزد در واقع به ساخت آینده کشور کمک کرده است و به همین علت است که مکرراً بر امیدآفرینی اصرار میکنیم.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: افرادی که از سر لجاجت با نظام یا دولت یا اشخاص دیگر، جوانان را ناامید میکنند در واقع به آینده کشور لطمه میزنند.
«تشویق دانشآموزان به فعالیتهای اجتماعی» و همچنین «مهارتآموزی به دانشآموزان»، توصیههای دیگر رهبر انقلاب به معلمان بود.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان به مسئله غزه پرداختند و افزودند: با وجود تلاشهای زیاد صهیونیستها و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی آنها مسئله غزه همچنان مسئله اول دنیا است که اعتراضها به جنایات رژیم صهیونیستی در دانشگاههای آمریکا و گسترش آن به دانشگاههای اروپا از نشانههای استمرار حساسیت افکار عمومی جهان به مسئله غزه است.
ایشان افزایش روزافزون فشار افکار عمومی بر روی رژیم اشغالگر را ضروری خواندند و افزودند: رفتار وحشیانه و بی رحمانه سگ هار صهیونیستی باعث اثبات حقانیت موضع جمهوری اسلامی و ملت ایران شد و کشتار سی و چند هزار نفر که نیمی از آنها زنان و کودکان هستند ذات شریر و خبیث رژیم صهیونیستی و حقانیت موضع همیشگی ایران را به همه دنیا نشان داد.
رهبر انقلاب، رفتار آمریکا و دستگاههای مرتبط با آنها را در قبال «اعتراض بدون خشونت و تخریب» دانشجویان معترض به جنایات اسرائیل، دلیل دیگری بر اثبات موضع جمهوری اسلامی ایران در بدبینی به دولت آمریکا دانستند و گفتند: این موضوع به همه نشان داد که آمریکا شریک جرم و همدست صهیونیستها در گناه نابخشودنی کشتار مردم غزه است و برخی حرفهای بهظاهر دلسوزانه آنها هم دروغ است؛ بنابراین موضع جمهوری اسلامی که نمیتوان به دولت آمریکا خوشبین بود و به آن اعتماد کرد، اثبات شد.
حضرت آیتالله خامنهای تنها راهحل مسئله فلسطین را پیشنهاد مطرح شده از جانب ایران یعنی بازگشت فلسطین به صاحبان اصلی آن اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی خواندند و تأکید کردند: تا وقتی فلسطین به صاحبان خود بازنگردد مشکل غرب آسیا حل نخواهد شد و حتی اگر بیست، سی سال دیگر هم تلاش کنند که رژیم صهیونیستی را سر پا نگه دارند -که انشاءالله نمیتوانند- این مسئله، حل شدنی نخواهد بود.
رهبر انقلاب افزودند: فلسطین باید به مردم آن بازگردد و پس از تشکیل نظام فلسطینی، خودشان تصمیم بگیرند که با صهیونیستها چه کنند.
ایشان با اشاره به تحرکاتی برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه، گفتند: بعضیها خیال میکنند با این کارها مسئله حل خواهد شد در حالی که با فرض عادی شدن روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی اطراف، نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه مشکل متوجه دولتهایی خواهد شد که با چشم بستن بر جنایات رژیم اشغالگر با آن دست دوستی دادهاند و ملتها به جان خود آن دولتها خواهند افتاد.
در ابتدای این دیدار وزیر آموزش و پرورش در گزارشی از مراحل نهایی بازنگری در سند تحول خبر داد. آقای صحرایی، تصویب نقشه راه اجرایی سند تحول با محوریت معلمان، برنامههای درسی و تربیتی، مدارس و ارزشیابی تحصیلی را از دیگر فعالیتها اعلام کرد.
استخدام کمسابقه ۷۰ هزار معلم با اولویت جذب دانشجو-معلمان، تکمیل و ساخت ۲۹۰۰ مدرسه در سراسر کشور، افزایش سهم دانشآموزان فنیوحرفهای در مقطع تحصیلی متوسطه دوم، پیگیری سیاست «هر دانشآموز یک مهارت شغلی»، ارتقای امور پرورشی و مشاورهای از جمله محورهای گزارش وزیر آموزشوپرورش در این دیدار بود.